جامعهیاداشت ها

به بهانه یک ترجمه؛ نگاهی به آثار «صلاح الدین آشتی» نویسنده و مترجم کرد

خالد توکلی

خالد توکلی، نویسنده و فعال مدنی با نگاهی به ترجمه های مترجم و زبان شناس کرد، صلاح الدین آشتی، معتقد است؛ بخش عمده‌ای از این کتاب‌ها در حوزه تاریخ جزو منابع اصلی به شمار می‌آیند و در گزینش موضوع کتاب‌ها، آرمان و تفکری نهفته است که به خط‌مشی و نگرش مترجم جهت می‌دهد و این مهم فرصت مغتنمی را برای کردستان ایجاد کرده تا معتبرترین منابع تاریخی به بهترین وجه به زبان کردی در دسترس‌شان قرار گیرد.

فرهنگ را از بسیاری جهات می‌توان به دریا تشبیه کرد. کسانی که به دریا می‌روند، بعضی فقط در حاشیه و در ساحل، منتظر امواج خروشان می‌مانند تا مگر شانس و بخت یارشان باشد و از سخاوت دریا بهره‌ای نصیب‌شان شود. برخی دیگر از ماندن در سطح و پهنه دریا لذت می‌برند، به آسمان آبی خیره می‌شوند، دریای بیکران را به نظاره می‌نشینند و گاهی در همان حد یا حتی بیشتر به دیده شدن نیز می‌اندیشند و به آن بها می‌دهند. دسته سوم، دل به دریا می‌زنند، به عمق دریا می‌روند و در ژرفای دریا که سرشار از پیچیدگی، راز و البته خطر است، به دنبال مرواریدهای ذیقیمتی هستند که هر کس نمی‌تواند به آن عرصه وارد شود. فرهنگ نیز این گونه است. برخی در حاشیه، برخی دیگر در سطح و اندک افرادی هستند که در عمق فرهنگ قرار گرفته‌اند.

«صلاح آشتی» مترجم نامداری است که کتاب‌های مهم و معتبری را به کردی ترجمه کرده است. کتاب‌هایی مانند: شرفنامه، ایران در سپیده‌دم تاریخ، پارتیان، ایران در زمان ساسانیان، کوری، دیاربکریه، کریم خان زند و … در نتیجه زحمات شبانه‌روزی ایشان به کتابخانه کردستان اضافه شده و بر غنای آن افزوده‌اند.

اگر به تمثیل همانندی دریا و فرهنگ برگردیم، آشتی از جمله کسانی است که از ساحل و پهنه دریا گذر کرده و در عمق آن مشغول غور و غواصی است. کافی است نگاهی به کتاب‌هایی که ترجمه کرده است، بیندازیم: بخش عمده‌ای از این کتاب‌ها در حوزه تاریخ جزو منابع اصلی به شمار می‌آیند. این بدان معنی است که در گزینش موضوع کتاب‌ها، آرمان و تفکری نهفته است که به خط‌مشی و نگرش مترجم جهت می‌دهد. در واقع، اهتمام به تاریخ، هدفمند و مبتنی بر یک برنامه استراتژیک است.

در جنبش سیاسی کردستان، «تاریخ» و «زبان» جایگاه ویژه‌ای دارند. در دوران معاصر و پس از جنگ جهانی اول، این دو، ستون اصلی تعریف و بازسازی «هویت کردی» هستند. به همین دلیل، بسیاری از نویسندگان کرد، نگارش تاریخ به زبان کردی را در دستور کار خویش قرار داده‌اند. «امین زکی بگ» هدف اصلی از نگارش کتاب «تاریخ کرد و کردستان» را پاسخ به پرسش «ما (کردها) کیستیم؟» ذکر می‌کند.

با وجود تلاش‌های فراوانی که از سوی نویسندگان کرد برای تحقیق و تدوین تاریخ صورت گرفته است، هنوز، بخش‌های مهمی از تاریخ کردستان، ناشناخته مانده است یا به زبان کردی منابعی از آنها در دسترس نیست. در سال‌های گذشته، «ابراهیم یونسی» با ترجمه کتاب‌های متعددی که توسط نویسندگان غربی در مورد کردستان به رشته نگارش درآمده بود، خدمات شایانی به کردستان کرد. بدون تردید، جنبش سیاسی کردستان، اگر بخواهد بازخوانی انتقادی از خود داشته باشد، کتاب‌هایی که «یونسی» ترجمه کرد، منابع باارزشی در این زمینه هستند.

«آشتی» اما علاوه بر انتخاب متون تاریخی معتبر که بخش‌های مهمی از تاریخ کردستان را روایت می‌کنند، آنها را به زبان «کردی» ترجمه می‌کند. تسلط فوق‌العاده ایشان بر زبان‌های کردی و فارسی از یک سو و تعهدی که به دانش و حقیقت دارد از سوی دیگر، فرصت مغتنمی را برای کردستان ایجاد کرده است تا معتبرترین منابع تاریخی به بهترین وجه به زبان کردی در دسترس‌شان قرار گیرد، ضمن آنکه، تعهد علمی، اخلاقی و دغدغه کشف حقیقت نیز موجب شده است که در ترجمه متون، نهایت امانت‌داری را رعایت و آنها را به گونه‌ای ترجمه نماید که با وسواس فراوان کلمات، جمله‌ها و پیام‌های کتاب را دریافته و آن را ترجمه کند.

در حقیقت، ترجمه متون تاریخی به زبان کردی از آن جهت حائز اهمیت است که هم به تقویت و گسترش زبان کردی که یکی از پایه‌های اصلی هویت کردی است، مدد می‌رساند و هم برای دانشگاه های اقلیم کردستان که در این زمینه با کمبود منابع دست به گریبان هستند، متون قابل اعتمادی را در اختیار اساتید، دانشجویان و پژوهشگران قرار می‌دهد که به بهترین شیوه ممکن ترجمه شده‌اند. بدین‌ترتیب، می‌توان گفت، ترجمه‌های «آشتی» در عمق دریای فرهنگ و ادبیات کردی قرار دارند، هم در جهت تقویت هویت کردی نقش بی‌بدیلی ایفا کرده‌اند و هم به تقویت روحیه علمی و گسترش آن در حوزه تاریخ و علوم انسانی کمک مؤثر و شایانی دارند. این نکته از آن جهت قابل توجه است که بسیاری از اندیشمندان بر این باورند اصلی‌ترین علل ناکامی کردها از فقدان روحیه علمی و عدم شناخت نسبت به تاریخ سرچشمه می‌گیرد.

برای اثبات ادعاهای فوق بهتر است نگاهی اجمالی به بخشی از ترجمه‌های ایشان داشته باشیم:

– در «شرفنامه» بدلیسی که جلد اول و دوم آن را ترجمه کرده است، بیش از ۵٠٠ پاورقی به آن افزوده است؛

– کتاب «دیاربکریه» که ابوبکر طهرانی آن را به رشته نگارش درآورده است، ظاهراً در مورد شاهان آق‌قوینلو است اما در واقع، رویدادهای مختلفی را در باره کردستان، روایت کرده است؛

– در کتاب «ایران در سپیده‌دم تاریخ»، بخش فراوانی از تمدن ایرانی در کوردستان رشد و نمو یافته است و سرشار از داده‌های تاریخی در مورد تاریخ کردستان است؛

– کتاب «پارتیان» نقش کردستان را در توسعه فرهنگ و تمدن نشان می‌دهد و از اربیل به عنوان یکی از مراکز مهم قدرت در آن زمان ذکر می‌کند؛

– موضوع اصلی کتاب «ایران در زمان ساسانیان» تاریخ کردستان کنونی است؛

– «کوری» رمانی است که نویسنده آن ژوزه ساراماگو، برنده جایزه نوبل است و تا کنون چند بار تجدید چاپ شده است؛

– «کریم خان زند» که در باره زندگی و دوران زمامداری کریم خان لک (کرد) است؛

– ترجمه کتاب «نزهه القلوب» نوشته حمدالله مستوفی، آخرین ترجمه‌ای است که «آشتی» آن را منتشر کرده است. این کتاب، در روایت و معرفی تاریخ و جغرافیای کردستان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این کتاب به رودخانه‌ها، کوه ها، فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به فرد و ناشنیده مردم کردستان پرداخته شده است.

این کتاب، در واقع، نخستین و از مهم‌ترین متون و منابع جغرافیای تاریخی است که اطلاعات دقیق و بااهمیتی از جغرافیای تاریخی کردستان دارد. «محسن رحمتی» که این کتاب را مهم‌ترین منبع درباره جغرافیای تاریخی کردستان می‌داند، بر این باور است: «در نگاهی کلی، حداقل، سه نکته اساسی، نزهه القلوب را از دیگر کتب جغرافیاییِ قبل یـا معاصـر بـا وی، ممتاز می‌کند: یکی اینکه او نخستین جغرافیدانی است که با تمرکز بر قلمرو ایلخانی، وضعیت جغرافیایی ایران را با تفصیل بیشتری شرح داده است؛ دیگر اینکه بـا توجـه بـه اشـتغال او بـه مستوفیگری و دسترسی به اسناد و مدارک دیوانی، از روی دفاتر مالی و دیوانی، حدود و ثغور ایالات و نواحی و شهرهای معروف در هـر ناحیـه را در نوشـته خـود درج کـرده اسـت؛ نیـز وضعیت جغرافیـایی موجـود در زمـان خـود را گـزارش مـی‌دهـد و ضـمن اسـتفاده از متـون جغرافیایی متقدم، به مقایسه بین وضعیت موجود و گذشته مناطق مختلف هم پرداختـه اسـت.

وی همچنین در معرفی بیشتر این کتاب می‌گوید: «در کتاب نزهه القلوب، کردستان، همراه با لر بزرگ و لر کوچک، برای نخستین بار به صورت مستقل و مفصل از گذشته، معرفی شده است؛ چنانکه می‌توان حمداالله مـستوفی را تنهـا راویِ جغرافیایِ کردستان دانست که در دوره ایلخانی، هویت دیوانی و مالیاتی متعـین و متفـاوت بـه خود گرفت».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا