«سواره ایلخانی زاده»، شاعر نوگرایی که خزان عمر مهلتش نداد
گزارش از تانیا شعفی
«سواره ایلخانی زاده»، خالق شعر زیبای «خه وه به ردینه» است، شاعر توانایی که اجل در بهار جوانی ، مهلتی به او نداد و آسمانی شد. کسی که استاد «شیرکو بیکس» شاعر معروف کُرد در وصفش گفته بود: «سواره ایلخانی زاده بازگوکننده سخنان دگیران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود».
«سواره ایلخانی زاده»، در سال ۱۳۱۶ در روستای تُرجان، از توابع شهرستان سقز به دنیا آمد. زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان میکنند.
سواره، مدرک دیپلم خود را در شهر تبریز گرفت و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران میرود و درسال ۱۳۴۷ موفق به اتمام تحصیلات خود میشود. شاعر جوان به دلایلی در سال ۱۳۴۳ به مدت ۶ ماه در زندان قزل قلعه تهران زندانی میشود.
ایلخانی زاده، متخلص به «کاک سواره» در سال ۱۳۴۶ در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار میشود و در زنجیره برنامههای ادبی- اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستانهای کوتاهی را نیز ارائه میکند.
استاد «شیرکو بیکس» شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با مجله سروه که در شماره ۶۸ این مجله منتشر شد، در خصوص سواره میگوید: «سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در ایران راهی تازه را در پیش گرفتهاست و به نظر من مهمترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دگیران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود».
مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر «شار» سواره چنین نوشته: «سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون نیما یوشیج و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای رضاخانی در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول جمهوری مهاباد نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ ۴۰ و ۵۰ شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارقالعادهای بازگو مینماید».
ایاز خون سیاوشان شاعر و نویسنده آوانگارد کرد نیز در خصوص سواره ایلخانی زاده می گوید: «او اولین کسی بود که در کردستان ایران پا به عرصهی شعر نو کردی گذاشت و به نحوی می توان گفت که بانی و بنیان گذار شعر نو در کردستان ایران است».
او ادامه می دهد: «البته نباید این واقعیت را فراموش کرد که سواره بر روی فضا و بستری آماده وارد میدان شد چرا که کلیت شعر کردی در ذات خود مدتها پیش از سواره ، توسط عبدالله بگ (گوران) در کردستان عراق دچار تغیر و تحول عمیق و بنیادی شده بود و تقریبا می توان ادعا نمود که شعر نو کردی به طور کلی از لحاظ محتوایی و ساختاری کانالیزه و فرموله شده بود چرا که گوران پیروان درخشانی به دنبال خود داشت همچون : شیرکو بیکس ، لطیف هلمت ، رفیق صابر ، عبد الله پهشیو ، انور قادر محمد و….. که جهان بینی شعری هر کدام از این شاعران اگر نه تمام و کامل اما بخش بزرگی از انعکاس و تبلور نیازهای تازهی جامعه کردستان بود و در کردستان ایران نیز شاعران نئو کلاسیک همچون عبد الرحمن شرفکندی (ههژار) ، محمد شیخ الاسلامی (هێمن ) ، قانع و…. محتوا و جوهرهی شعر کردی را از قالبهای سنتی ، راکد و همچنین بیماری دیوان سالاری شعری نجات داده بودند و شعر را وارد لایهها و عرصههای مختلف اجتماعی نموده بودند» .
به گفته خون سیاوشان؛ «اما با وجود این توصیفات نباید اهمیت و نقش محوریت و کاریزماتیک سواره ایلخانی زاده را در این بخش از جغرافیای کردستان (ایران) نادیده گرفت . چرا که سواره با شناختی عمیق از بن مایههای ادب کلاسیک کردی از یک طرف و آگاهی از تغیر و تحولات در شعر جهان ، بخصوص شعر همسایهها ( بلا خص شعر فارسی ) از طرف دیگر ، چنان دستگاه منظم و منسجم شعری را پایه گذاری کرد و چنان افقهای تازه را در شعر کردی در کردستان ایران گستراند که حتی نقش استاد(گوران) را اگر نه کم اهمیت اما کم رنگ ساخت».
از سواره به عنوان شاعری نوگرا یاد می شود. از اشعار بسیار معروف او «پیره ههلو» و شعر «شار» است که شهرت فراوانی دارند. گفته می شود، «پیره ههلو» از یکی از اشعار الکساندر پوشکین شاعر و نویسندهٔ روسی سبک رومانتیسیسم الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کرده است.
نوگرایی و ابداع با شعر سواره آمیخته بود اما متاسفانه مرگ او را مجال نمیدهد و در 24 دی ماه سال 1354 در حالی که کمتر از ۳۸ سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر “کاک سواره” را به روستای حمامیان بوکان میآورند و در گورستان همان روستا دفن میکنند.
چندین کتاب و مجموعه اثار ایلخانی زاده از جمله مجموعه آثار وی تحت عنوان «شه نگه سوار» و «خه وه بردینه» در سال های اخیر از او چاپ و منتشر شده است.
شعر زیبای «شار»؛
گولم دلم پره له دهرد و کول
ده لیم بروم له شاره که ت
له شاره چاو له به ر چرای نیئون شه واره که ت
ده لیم به جامی ئاوی کانیاوی دییه که م
عیلاجی که م کولی دلی پرم
له ده ردی ئینتزاره که ت
ده لیم بروم له شاره که ت
له شاره چاو له به ر چرای نیئون شه واره که ت
وه ره ز بوو گیانی من له شارو هاره هاری ئه و
له روژی چلکنی نه خوش وتاو و یاوی شه و
برومه دی که مانگه شه و بزیته ناو بزه م
چلون بژیم له شاره که ت که پربه دل دژی گزه م
گولم دلم پره له ده رد و کول
ده لیم بروم له شاره که ت
له شاره که ت که ره مزی ئاسن و مه ناره یه
مه لی ئه وین غه واره یه
ئه وه ی که داره تیله مه زهه ری قه نارهیه
ژیان شه وارهیه
گولم ! هه ریمی زونگ و زهل
چلون ده بیته جاره گول
گولم دلم پره له ده رد و کول
ده لیم بروم له شاره که ت