هێمن موکریانی؛ شاعر عشق و آزادی
«سید محمد امین شیخ الاسلامی» متخلص به «هیمن موکریانی» فرزند دو تن از خانواده های منتفذ منطقه بود. پدرش «سید حسن شیخ الاسلام مکری» از تبار عارف و دانشمند معروف «ملاجامی چوری» و مادرش «زینب» خاتون از خانواده شیخ برهان، یکی از خانواده های بزرگ منطقه موکریان بود.
استاد «هیمن» در چهارم اردیبهشت سال ١٣٠٠ شمسی در شب عید برات، در روستای سرسبز «لاچین» از توابع مهاباد به دنیا آمد. از کودکی خواندن و نوشتن را نزد پدر آغاز کرد و پس از یادگیری قرآن و کتب مقدماتی فارسی و عربی به مهاباد رفت و مدت چهار سال در خانقاه و مدرسه جد مادریش شیخ یوسف برهان در سلک طلاب علوم دینی تحصیلات خود را ادامه داد.
استاد «هیمن موکریانی»، در ایام جوانی به رموز ادبیات کردی و شعر آشنا بود و شعر می سرود و اشعارش در میان جوانان طرفداران زیادی داشت. اولین شعر خود را در مجله «گلاویژ» با نام مستعار منتشر می کند و انتشار دومین شعرش را هم در سال ١٣٢٢ در دومین شماره از مجله «نیشتمان» می آزماید. مجله ایی که به طور مخفیانه از سوی جمعی از ادبا و شعرای کرد علیه رژیم پهلوی انتشار می یافت.
ماموستا هیمن در خصوص تخلص شاعری خود می گوید: «شاعری حسن خوبی که داشت من را از دست نام طولانی ام خلاص کرد و نام «هیمن» برایم ماند».
سال ١٣٤٧، سه سال بعد از فوت والدینش راهی عراق می شود و سال های آوارگی و درد و محنت او شروع می شود. این مهاجرت به علت مشاهده ستمهای اعمال شده به کردها، از سوی رژیم ستم شاهی انجام گرفت و ماموستا هیمن را سالها از خانه و کاشانه دور کرد.
او را شاعر «عشق و آزادی» می خوانند و در شعری با همین عنوان می فرمایند:
ههتاکوو دواپشوو ڕێبواری ڕێگای عیشق و ئازادیم
ئهگهر بێجگە لە ناکامیش نهبینم بهرههمیکی تر
استاد هیمن در بیشتر اشعارش مشوق زنان بوده و خواسته آنها از جلد کهنه رسومات خارج شوند و راه رشد و ترقی را در پیش بگیرند. ایشان سواد آموزی را به عنوان راه نجاتی به زنان معرفی می کند و خواهان آن است که زن کرد هم مانند زنان سایر بخش های جهان در عرصه های مختلف پیشرفت کنند و دوشادوش مردان در جامعه به فعالیت بپردازند.
با توجه به آشنایی نسبتا عالی با اوزان عروضی و هجایی، استاد هیمن موکریانی توانسته به صورت طبیعی قالب و فرم را به منظور بیان اندیشه خود استخدام کرده و با توجه به آشنایی کامل با ادبیات فولکلور کردی به نوعی نوگرایی در چهارچوب شعر اقدام ورزد. او با این بینش وزن هجایی را دستاوردی اصیل از گذشتههای دور پنداشته و در تشویق و ترغیب نسل خود و آینده نقش بسزایی ایفا کرده است.
برابری جنسیتی و دادخواهی حق زنان در اشعار ماموستا هیمن به وفور دیده می شود موردی که در شعر دیگر شاعران معاصر او کمتر وجود دارد و همین از شاعر موکریانی، شاعری مدرن در محتوا ساخت.
اشعار او آینه روزگار شاعر بوده و اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن روزگاران به خوبی در شعرهایش انعکاس یافته است به همین دلیل هیمن معتقد است؛ «شاعری تنها توصیف زیبایی و طبیعت نیست».
پس از انقلاب اسلامی ایران، استاد هیمن موکریانی به ایران بازگشت و خدمات ادبی و اجتماعی و فرهنگی خود را از سر گرفت و اینبار در سال ١٣٦٤رسالت خود را با نشر مجله «سروه» به زبان کردی در شهر ارومیه از سر گرفت.
مجله ایی که انقلابی در روزنامه نگاری کردی در ایران شکل داد و در نوع خود بی نظیر بود. استاد هیمن همزمان با آن انتشارات صلاح الدین ایوبی را هم در ارومیه شکل داد و اولین شمار مجله سروه از همین انتشاراتی راهی بازار شد.
ماموستا هیمن تا زمانی که در قید حیات بود توانست چهار شماره از این مجله را منتشر کند و در همین بازه زمانی کم سبب تحولی شگرف در عرصه روزنامه نگاری کردی شد.
از آثار گرانقدر ماموستا هیمن می توان به «تاریک و ڕوون» دیوان شعر، «پاشهڕۆک» «نالهی جودایی» نام برد. استاد در ترجمه نیز دستی توانا داشت؛ ترجمه کتاب «شاهزاده و گدا»، ترجمه و بازنویسی کتاب «تحفه مظفریه» نوشته پروفسور «اسکارمان» از رسم الخط لاتینی به کردی، ترجمه کتاب «قهلای دم دم» نوشته «عرب شَمو» نویسنده کرد و «ههواری خالی» از آن جمله اند.
سرانجام ماموستا «هیمن موکریانی» پس از ٦٥ سال زندگی گرانبها و پر مشقت، بر اثر سکته قلبی ٢٨فروردین ماه سال ١٣٦٥ در ارومیه درگذشت و بعدازظهر روز جمعه پیکر استاد به مهاباد انتقال داده شد و در گورستان بداق سلطان مهاباد به خاک سپرده شد.
یادش گرامی