تعريف نشاط اجتماعی نشاط یا شادکامی در واقع همان چیزی است که ما از آن به عنوان خوشبختی یاد می کنیم و در تمام طول زندگی به دنبال آن هستیم و آن را برای تمام عزیزانمان آرزو می کنیم. از نظر علمی نشاط یا شادکامی ترکیبی از وجود عواطف مثبت، عدم وجود عواطف منفی و رضایت از زندگی است. به عبارت دیگر، اگر شما بیشتر عواطف مثبتی مثل شادی تجربه می کنید و کمتر عواطف منفی مثل غمگینی، اضطراب و خشم دارید و به طور کلی از زندگی خود راضی هستید، فرد با نشاطی هستید. شادی جنبه هیجانی نشاط و رضایت از زندگی، جنبه شناختی آن است. مردم نیز بین شادی به عنوان یک هیجان موقت و رضایت از زندگی به عنوان یک نگاه جامع به زندگی تمایز قایل می شوند. به عنوان مثال، افرادی که از فقر رنج می برند، ممکن است در محدوده خاصی از زمان، خود را شاد ارزیابی کنند ولی در نگاه کلی که به زندگی خود دارند، میزان نشاط و شادکامی خود را پایین ارزیابی می کنند. با این وجود، امروزه جامعه شناسان معتقدند مطالعه شادکامی و نشاط بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی که فرد در آن قرار گرفته است، امکان پذیر نیست. در اصل، نشاط مفهومی اجتماعی است.
ابعاد اجتماعی نشاط شامل ۵ مؤلفه است.
1- یکپارچگی اجتماعی: میزان احساس تعلق خاطر یک فرد به جامعه ای است که در آن زندگی می کند.
2- پذیرش اجتماعی: بیانگر نگرش مثبت فرد به خود و سایر افراد جامعه است. مردم ذاتاْ خوب و مهربان هستند و به راحتی می توان به آنها اعتماد کرد.
۳- مشارکت اجتماعی: بیانگر این است که چقدر فرد خود را عضو مهمی از اجتماع می داند و تصور می کند چیزهای ارزشمندی برای عرضه به جامعه دارد.
۴- شکوفایی اجتماعی: باوری است که طبق آن فرد جامعه را در حال یک تکامل تدریجی می بیند و معتقد است که جامعه می تواند به فرد کمک کند تا توانمندی های بالقوه خود را شکوفا کند. همچنین در آینده جامعه جای بهتری برای همگان خواهد شد.
۵- انسجام اجتماعی: درک کیفیت، سازماندهی و عملکرد جامعه است. بر این اساس، روند جامعه عقلانی و قابل پیش بینی است و می توان آن را درک کرد.
چرا شادی و نشاط لازم است؟
پژوهش هایی که در این حوزه انجام شده است، نشان می دهد که نشاط بر حوزه های مهم زندگی فرد مثل سلامتی و طول عمر، افزایش درآمد و موفقیت، رفتارهای فردی و اجتماعی افراد تأثیرات مثبت و مشخصی دارد. این پژوهش ها نشان می دهد، شادی باعث بهبود سیستم قلب و عروق، سیستم ایمنی و غدد درون ریز، پایین آوردن خطر بیماری های قلبی، سکته مغزی و ابتلا به عفونت، بهبود سریع تر از بیماری و در نهایت باعث افزایش طول عمر افراد می شود. یک مطالعه در انگلستان نشان داد افرادی که هیجان مثبت بیشتری را تجربه می کنند، طول عمر بالاتری نسبت به کسانی که هیجان مثبت کمی را تجربه می کنند، داشتند.
همچنین نشاط باعث افزایش موفقیت، بهره وری و افزایش درآمد می شود. یک مطالعه نشان داد، نوجوانان و جوانانی که رضایت از زندگی و عواطف مثبت بیشتری را گزارش کردند، ۲۹ سال بعد درآمد بیشتری داشتند. افراد شاد وقایع زندگی را به شیوه مثبت و سازنده ارزیابی می کنند، دارای عزت نفس بالا، روابط دوستانه محکم و اعتقادات مذهبی معنادار هستند. افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری می کنند، آسان تر تصمیم میگیرند، دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند، در فعالیت های سیاسی شرکت می کنند و نسبت به کسانی که با آن ها زندگی می کنند، بیشتر احساس رضایت دارند. افراد شاد دوستان بیشتری دارند و در روابط اجتماعی خود نیز موفق تر هستند. بنابراین نشاط و به خصوص نشاط اجتماعی نه از این جهت که یک احساس مثبت و خوشایند است، بلکه به دلیل پیامدهای روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و حتی پزشکی بسیاری که برای فرد و جامعه دارد، یک سرمایه عمومی و اجتماعی محسوب شده و منافع زیادی را برای فرد و جامعه به همراه دارد.
عوامل مؤثر بر نشاط و شادکامی
برخلاف آنچه که افراد تصور می کنند، شرایط زندگی مثل سطح درآمد، وضعیت تأهل و … فقط می توانند حدود ۱۰ درصد از نشاط را تعیین کنند. حدود ۵۰ درصد از نشاط نیز بواسطه ژن ها (ابعاد تغییر ناپذیر شخصیت، و خلق و خو) تبیین می شود. ۴۰ درصد باقیمانده نشاط توسط آنچه که افراد انجام می دهند شامل اعمال و فعالیتهایی که درجات متفاوتی از موفقیت و لذت را به دنبال دارد، تعیین می شود. با توجه به اینکه تغییر شخصیت و شرایط زندگی کار ساده ای نیست، افزایش نشاط با تمرکز بر اشکال متفاوت از فعالیت های آگاهانه و عمدی که مردم به آن مشغول هستند، امکان پذیر است. این فعالیت ها به عنوان تعیین کننده های اصلی تغییر در میزان نشاط محسوب می شوند. به این معنا که اگر شما به شیوه ای مناسب و آگاهانه زندگی تان را طراحی کنید، میتوانید تا ۴۰ درصد شادتر از آن چیزی باشید که اکنون هستید. بر این اساس، ما می توانیم میزان نشاط یک فرد را در یک زمان خاص پیش بینی کنیم، البته اگر درباره ژن ها و خلق ثابت فرد، نیمرخ ویژگی های جمعیت شناختی و شرایط زندگی او (مثل سطح درآمد، سلامتی، وضعیت تأهل، مذهب) و فعالیت های اخیر او (مثل اینکه چه هدف ها و فعالیت هایی را دنبال می کند، به چه دلیل و چقدر در رسیدن به آنها موفق بوده است) اطلاعاتی به دست آوریم.
معادله نشاط نشان می دهد که نقطه تثبیت نشاط (منظور ژنهاو ویژگیهای شخصیتی افراد است) بیشتر تعیین کننده دامنه بالقوه افراد برای نشاط است. به عنوان مثال، ژن ها نمره IQ فرد را به صورت دقیق (به عنوان مثال ۱۰۵) تعیین نمی کنند، اما می توانند دامنه ضریب هوشی فرد را مشخص کنند (مثلا بین ۹۲-۱۱۸). اینکه فرد در کدام سوی این طیف قرار گرفته باشد به عوامل تحولی و محیطی فرد بستگی دارد. نشاط هم به همین شکل است. به عبارت دیگر، اگر چه بعضی از مردم ممکن است هرگز به سطح لذت دیوانه وار نرسند، اما هنوز می توانند بالاترین سطح نشاط که توان بالقوه برای تجربه آن را دارند، تجربه کنند ( و شاید هم تجربه نکنند).
محیط و شرایط زندگی فرد می توانند سطح نشاط فرد را تحت تأثیر قرار دهند، اما این تأثیرات کوتاه مدت و ناچیز است؛ زیرا انسان با شرایط ثابت و ایستای زندگی خود و لذت ناشی از آنها به سرعت عادت می کند و آن شرایط خاصیت شادی آور خود را برای فرد از دست می دهند. به عنوان مثال، وقتی بیکار هستید، احساس می کنید که اگر شاغل بودید، بسیار شادتر بودید. البته درست فکر می کنید. بعد از اینکه شاغل شدید، شادی را احساس می کنید، اما بعد از مدتی دیگر آن احساس لذت و شادی قبل را ندارید. شما به وضعیت جدید خود عادت کرده اید و الان صرف داشتن شغل شما را خوشحال تر نمی کند. براین اساس، فعالیت های عمدی و آگاهانه افراد بهترین و ساده ترین راه برای بالابردن سطح نشاط افراد به بالاترین نقطه بالقوه و ثابت نگه داشتن افراد در آن نقطه (البته با رعایت کردن بعضی شرایط) است. بنابراین کلید نشاط افراد در این است که بتوانند تجارب مثبت زیادی را در طول زمان به دست آورده و در این حالت باقی بمانند و البته این تجربه های مثبت باید (۱) با ویژگیهای شخصیتی، موقعیت و نیازهای فرد متناسب باشد (۲) محتوی این فعالیت ها تغییر کند تا اثر عادت با لذت را به حداقل ممکن برساند و (3) زمان انجام این فعالیت ها متغير باشد تا باز هم اثر عادت را کم کند. به عنوان مثال، اگر یک فرد دویدن را به عنوان یک فعالیت آگاهانه و عمدی انتخاب کرده است تا بتواند بالاترین سطح نشاط بالقوه که توان آن را دارد تجربه کرده و همواره در آن حالت باقی بماند (به نشاط را برسد) باید (۱) دویدن در مقایسه با سایر فعالیت های جسمانی که می تواند آنها را انتخاب کند، مثل تنیس و یوگا، به خودی خود حدودی جالب تر و لذت بخش تر باشد (۲) در مکان های متفاوت و این کار را به شیوه های متفاوتی انجام دهد که همواره برای اون و تازه باشد (۳) در زمان های مناسب بدود، مثلا هنگامی که به خاط ورزش هیجان زده شده است یا هنگامی که به خاطر بی فعالیتی اخیر احساس نیاز زیادی به ورزش می کند. بسیاری از افراد اصرار دارند که برای دستیابی به نشاط (یا موفقیت شغلی یا تعالی روحی و غیره) یک راه اسرارآمیز پیدا کنند، مانند انتخاب یک رژیم غذایی خاص. در حقیقت، هیچ رویکرد معجزه آفرین خاصی که با کمک آن بتوان شادکام تر شد وجود ندارد. هر فردی مطابق با نیازها، علایق، ارزش ها، منابع و تمایلات منحصر به فردی که دارد به فعالیت خاصی برای نشاط نیاز دارد.
داشتن اهداف روشن و واضح در زندگی و پیگیری آن ها
یکی از مهمترین ویژگی های افراد بانشاط، داشتن اهداف روشن در زندگی و پیگیری مستمر آنها در زندگی است. لیوبومرسکی (۲۰۰۷) معتقد است که داشتن هدف در زندگی چندین فایده دارد:
١- مشخص کردن اهداف زندگی به ما این حس را می دهد که در زندگی هدف داشته و بر روی زندگی خود کنترل داریم.
۲- داشتن اهداف در زندگی عزت نفس را در ما افزایش می دهد، احساس اعتماد و کفایت را در ما ایجاد می کند. علاوه براین، در مسیر رسیدن به اهداف زندگی هر وقت به زیر هدف هایی از هدف اصلی نایل شویم، خود باعث ایجاد هیجان مثبت برای ما می شود. این احساس مثبت ما را وادار می کند که به راه خود ادامه دهیم.
٣- دنبال کردن اهداف، به زندگی روزانه ما ساختار و معنی می دهد. همچنین این اهداف می توانند مسئولیت پذیری، جدول زمانی شانس برای تسلط بر مهارت های جدید و تعامل با دیگران را ضمانت کنند.
۴- دنبال کردن اهداف به ما کمک می کند تا یاد بگیریم که چگونه از زمان خود بیشتر استفاده کنیم. برای رسیدن به اهداف سطح بالا باید آنها را به اهداف کوچک تر تقسیم کنیم و برای رسیدن به این زیر هدف ها برنامه ریزی کنیم.
۵- دنبال کردن اهداف در زندگی به ما کمک می کند که بتوانیم و با مشکلات زندگی بهتر مقابله کنیم، زیرا این اهداف به ما امید زندگی کردن می دهد.
۶- برای رسیدن به اهدافتان در زندگی، شما ناگزیر از برقراری ارتباط با معلمین، دانشجویان، دوستان، همکاران و والدین خود هستید. این شبکه اجتماعی خودش می تواند به شادکامی شما کمک کند.
برای تعیین اهداف یک بازه زمانی مشخص را در نظر بگیرید. مثلا در نظر بگیرید که در یک سال آینده چه اهدافی در زندگی دارید. این اهداف را بر اساس خواست درونی خود تنظیم کنید و نه فشار دیگران، خانواده، فرهنگ یا جامعه. سپس مشخص کنید که در شش ماه آینده به چه میزان از این اهداف دست پیدا خواهید کرد. به همین ترتیب، فاصله زمانی را کمتر کنید تا به یک هفته برسید. یعنی مشخص کنید که طی این هفته چه فعالیت هایی را برای رسیدن به اهداف یک ساله خود می توانید انجام دهید. روز و ساعت دقیق آن فعالیت را نیز مشخص کنید. سعی کنید که برنامه خود را با یک نفر دیگر در میان بگذارید و به او تعهد بدهید که در طول این هفته فعالیت مورد نظر خود را انجام خواهید داد. بعد از انجام فعالیت مورد نظر، مشخص کنید که این فعالیت تا چه حد شما را به هدف مورد نظرتان در یکسال آینده نزدیک کرد.
فرمانده انتظامی شهرستان سردشت –معاونت اجتماعی