بین الملل

نقش مهم رسانه‌ها در شکل‌گیری افکار عمومی

رسانه‌ها در دنیای امروز تنها ابزار اطلاع‌رسانی نیستند؛ بلکه به‌عنوان یک نیروی تأثیرگذار در جهت‌دهی به اندیشه‌ها، باورها و رفتارهای اجتماعی شناخته می‌شوند. نقش رسانه‌ها در شکل‌گیری افکار عمومی تا حدی است که گاهی مرز میان حقیقت و برداشت عمومی از حقیقت را مبهم می‌کنند. رسانه می‌تواند صدای یک جامعه را شکل دهد، آن را هدایت کند و حتی گاه به بی‌راهه بکشاند.

در گذشته‌های نه‌چندان دور، افکار عمومی بیشتر از طریق تعاملات اجتماعی مستقیم، تجربه‌های فردی یا روایت‌های محلی شکل می‌گرفت. اما با ظهور رسانه‌های جمعی مثل رادیو، تلویزیون و بعدها اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، این فرآیند وارد مرحله‌ای جدید شد. اکنون افراد به جای تجربه شخصی، برداشت خود از جهان را از طریق محتوای رسانه‌ای شکل می‌دهند.

رسانه‌ها با انتخاب سوژه‌ها، نحوه روایت اخبار، نوع زبان به‌کاررفته و حتی اولویت‌دهی به مسائل خاص، می‌توانند افکار عمومی را به سوی موضوعات خاصی سوق دهند. برای مثال، تمرکز رسانه‌ها بر بحران‌های اقتصادی، می‌تواند احساس ناامنی اقتصادی را در جامعه افزایش دهد، حتی اگر شاخص‌های واقعی اقتصاد تغییر چندانی نکرده باشند.

یکی از مفاهیم کلیدی در این زمینه، «دستور کار رسانه‌ای» (Agenda Setting) است. این نظریه بیان می‌کند که رسانه‌ها نمی‌گویند مردم چگونه فکر کنند، بلکه به آن‌ها می‌گویند به چه چیزی فکر کنند. یعنی رسانه‌ها با برجسته‌سازی برخی موضوعات، آن‌ها را در ذهن مخاطب مهم جلوه می‌دهند و در نتیجه افکار عمومی را در همان جهت شکل می‌دهند.

در کنار رسانه‌های سنتی، رسانه‌های اجتماعی نیز نقش پررنگی در این میان ایفا می‌کنند. اکنون هر فرد می‌تواند هم مصرف‌کننده و هم تولیدکننده محتوا باشد. این روند باعث شده تا افکار عمومی به‌طور مستقیم‌تر و سریع‌تر از گذشته شکل بگیرد و حتی گاه از کنترل نهادهای رسمی خارج شود.

با این حال، این نفوذ وسیع رسانه‌ها خطراتی نیز به همراه دارد. انتشار اطلاعات نادرست یا جهت‌دار می‌تواند افکار عمومی را به سمت باورهای اشتباه سوق دهد. همچنین وقتی رسانه‌ها در خدمت منافع خاصی قرار می‌گیرند، دیگر نمی‌توان آن‌ها را بازتاب‌دهنده واقعیت‌های جامعه دانست.

از این رو، افزایش سواد رسانه‌ای در جامعه امری ضروری است. مخاطبان باید توانایی تشخیص منابع معتبر از منابع مشکوک را داشته باشند و از روش‌های تحلیل انتقادی برای ارزیابی اطلاعات بهره ببرند. تنها در این صورت است که می‌توان از قدرت رسانه‌ها به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی، مشارکت اجتماعی و تقویت دموکراسی استفاده کرد.

در نهایت، رسانه‌ها نه دشمن‌اند و نه منجی؛ آنچه اهمیت دارد، نحوه استفاده و برخورد ما با آن‌هاست. اگر جامعه‌ای بتواند میان مصرف رسانه و تفکر انتقادی توازن برقرار کند، رسانه به ابزاری قدرتمند در مسیر پیشرفت تبدیل خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا