بین الملل

آیا رسانه‌ها حقیقت را بازتاب می‌دهند یا آن را می‌سازند؟

یکی از پرسش‌های بنیادین در حوزه رسانه این است که آیا رسانه‌ها صرفاً منعکس‌کننده واقعیت‌های موجود در جامعه هستند، یا این‌که خود در ساختن و شکل‌دادن به حقیقت نقش دارند؟ این سؤال، تنها یک بحث نظری نیست، بلکه پیامدهای مهمی در فهم ما از جهان، اعتماد به رسانه و تصمیم‌گیری‌های فردی و جمعی دارد.

در نگاه سنتی، رسانه‌ها به عنوان «آینه‌ای از واقعیت» معرفی می‌شدند؛ یعنی ابزارهایی که اتفاقات جهان را همان‌گونه که هستند به مخاطب منتقل می‌کنند. بر اساس این دیدگاه، خبرنگاران، سردبیران و تهیه‌کنندگان صرفاً نقش انتقال‌دهنده اطلاعات را ایفا می‌کنند و نباید در محتوای واقعیات دخل و تصرف کنند.

اما با پیشرفت دانش رسانه و بررسی دقیق‌تر فرآیند تولید خبر و محتوا، مشخص شد که رسانه‌ها در عمل چیزی فراتر از بازتابنده واقعیت‌اند؛ آن‌ها با انتخاب، سازماندهی و روایت اطلاعات، به‌نوعی در شکل‌دادن به واقعیت برای مخاطب نقش ایفا می‌کنند. این فرآیند را می‌توان نوعی ساختاردهی به واقعیت دانست.

برای مثال، در میان صدها اتفاقی که در یک روز در جهان رخ می‌دهد، تنها برخی از آن‌ها توسط رسانه‌ها انتخاب می‌شود تا گزارش داده شود. این «انتخاب» خود اولین گام در جهت ساختن واقعیتی خاص است. سپس، نحوه روایت، واژگان به‌کاررفته، زاویه دید و حتی تصاویر همراه خبر، همگی در نحوه درک ما از آن اتفاق تأثیر دارند.

نظریه‌هایی مانند ساخت‌گرایی اجتماعی و چارچوب‌سازی رسانه‌ای (Framing) دقیقاً به همین موضوع اشاره دارند. رسانه‌ها نه‌تنها به ما نمی‌گویند چه فکر کنیم، بلکه به ما می‌گویند به چه چیزی فکر کنیم و چگونه درباره آن فکر کنیم. به عبارتی، آن‌ها واقعیتی را که ما می‌شناسیم، «طراحی» می‌کنند.

نمونه‌های عملی این موضوع را می‌توان در پوشش اخبار سیاسی، جنگ‌ها، اعتراضات اجتماعی یا حتی زندگی چهره‌های مشهور دید. گاهی یک رویداد مشخص، در دو رسانه با دو روایت کاملاً متفاوت مطرح می‌شود؛ یکی آن را اعتراض مدنی می‌نامد و دیگری آشوب و اغتشاش. هر کدام از این روایت‌ها، حقیقتی متفاوت در ذهن مخاطب می‌سازد.

از سوی دیگر، در دنیای امروز که رسانه‌ها با انگیزه‌های اقتصادی، سیاسی یا ایدئولوژیک نیز همراه‌اند، «ساختن حقیقت» گاه به ابزاری برای جهت‌دهی افکار عمومی تبدیل می‌شود. انتشار اطلاعات نادرست (فیک‌نیوز)، دست‌کاری در آمار و تصاویر، یا حذف بخش‌هایی از واقعیت، می‌تواند مخاطب را به‌سمت باورهایی هدایت کند که لزوماً منطبق بر واقعیت نیست.

البته باید تأکید کرد که همه رسانه‌ها آگاهانه در حال تحریف واقعیت نیستند. گاهی ساختن روایت، نتیجه محدودیت‌ها، ترجیحات فرهنگی، یا ساختارهای سازمانی است. همچنین، مخاطبان نیز با پیش‌زمینه ذهنی خود، برداشت متفاوتی از یک خبر یا روایت خواهند داشت.

در این میان، سواد رسانه‌ای اهمیت زیادی پیدا می‌کند. مخاطب باید بداند که هر حقیقت رسانه‌ای، ممکن است تنها بخشی از واقعیت باشد و آن را با نگاه انتقادی بررسی کند. مقایسه منابع مختلف، شناخت زاویه دید رسانه‌ها، و تحلیل چارچوب‌های خبری، به ما کمک می‌کند تا بتوانیم تصویر دقیق‌تری از واقعیت به دست آوریم.

در نهایت، رسانه‌ها نه فقط بازتاب‌دهنده، بلکه تا حدی سازنده حقیقت‌اند. این واقعیت ما را موظف می‌کند که هم از رسانه‌ها مسئولیت‌پذیری بخواهیم، و هم خود به عنوان مخاطب، مجهز به نگاهی تحلیلی و هوشمندانه باشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا