فرهنگ و هنریاداشت ها

صدای خاموش هنرمندان خیابانی کرمانشاه؛ نواختن برای بقا

سارا دشتی

هنرمندان گمنامی که در خیابان‌های کرمانشاه به اجرای موسیقی می‌پردازند، بخش مهمی از بافت فرهنگی و اجتماعی این شهر هستند، اما اغلب از نگاه‌ها پنهان می‌مانند.

آن‌ها با تمام دشواری‌ها و موانع، سازهای خود را به دست می‌گیرند و با هر نوتی که می‌نوازند، تلخی‌های زندگی روزمره را پشت سر می‌گذارند. برای بسیاری از آن‌ها، موسیقی نه فقط یک حرفه، بلکه یک عشق دیرینه و یک راه فرار از مشکلات زندگی است.

این هنرمندان که معمولاً فاقد آموزش‌های رسمی یا حمایت‌های نهادی هستند، در شرایطی بسیار سخت زندگی می‌کنند. آن‌ها نه تنها از نظر اقتصادی در وضعیت دشواری قرار دارند، بلکه از سوی جامعه نیز کمتر به رسمیت شناخته می‌شوند. گذران زندگی آن‌ها وابسته به اندک پول‌هایی است که رهگذران برای اجراهای خیابانی به آن‌ها می‌دهند. این کار، هر چند سخت و ناپایدار، تنها راه آن‌ها برای ادامه زندگی و پیوند با هنری است که عاشقانه به آن علاقه‌مندند.

با این حال، ناامیدی در لابلای نوت‌های موسیقی آن‌ها حس می‌شود. این هنرمندان گاهی خود را در مسیری بی‌پایان می‌بینند، مسیری که در آن نه امکان رشد و پیشرفت وجود دارد و نه آینده‌ای روشن برای تحقق رؤیاهایشان. آن‌ها از عدم حمایت‌های رسمی، نبود امکانات آموزشی و جایگاهی برای نمایش هنرشان در فضاهای فرهنگی و هنری شهر رنج می‌برند. خیابان، صحنه‌ای است که به آن‌ها فرصتی می‌دهد تا موسیقی‌شان را با مردم به اشتراک بگذارند، اما در عین حال، آن‌ها را به حاشیه جامعه می‌کشاند.

مسئله مهم دیگری که این هنرمندان با آن مواجه‌اند، نبود امید به آینده‌ای بهتر است. اغلب آن‌ها احساس می‌کنند که هیچ راهی برای خروج از این چرخه ندارند؛ چرا که نه امکانات لازم برای آموزش‌های حرفه‌ای دارند، نه بازار موسیقی محلی آن‌قدر توسعه‌یافته است که بتوانند به عنوان هنرمندانی شناخته‌شده و حرفه‌ای به کار خود ادامه دهند. این حس ناامیدی و بی‌پناهی، یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از این هنرمندان به خیابان‌ها روی می‌آورند.

با این حال، نباید فراموش کرد که این هنرمندان گمنام حامل بخش مهمی از فرهنگ و هویت موسیقایی کرمانشاه هستند. موسیقی آن‌ها اغلب ریشه در سنت‌های کهن و محلی دارد و بازتاب‌دهنده زندگی و تاریخ این منطقه است. این هنرمندان در حقیقت گنجینه‌های ارزشمندی هستند که به دلیل نبود حمایت‌های کافی، در حال خاموشی‌اند. توجه بیشتر جامعه، نهادهای فرهنگی و هنری و همچنین دولت می‌تواند به آن‌ها فرصتی بدهد تا نه تنها زندگی خود را بهبود بخشند، بلکه هنرشان را نیز به شکلی فراگیرتر و پایدارتر به اشتراک بگذارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا