خبرهای سیاسییاداشت ها

تله خطرناک پان‌ها برای پزشکیان

شفیع بهرامیان، روزنامه‌نگار

مسعود پزشکیان که همین چند ماه قبل توسط هیئت‌های اجرایی محلی انتخابات مجلس در شهر تبریز رد صلاحیت شده بود به‌یک‌باره از سوی شورای نگهبان به همراه ۵ کاندیدای اصولگرا تائید صلاحیت شد تا در انتخابات ۸ تیرماه ریاست جمهوری مورد قضاوت و داوری ۶۰ میلیون واجد شرایط رأی ایرانی قرار گیرد.
در این میان تائید صلاحیت وی نه‌تنها خود پزشکیان و طیف موسوم به اصلاح‌طلب کشور را در شوکی آنی و سردرگمی فروبرد بلکه باعث واکنش‌های متفاوت -اما با هدف واحدی- از سوی دو طیف پان‌تُرک (قومیت‌گرایان) و همچنین رقبای اصولگرای حاضر وی در رقابت‌ها شد.
از دیگر سوی نیز تائید چنین نامزدی از حوزه انتخابیه آذری‌نشین «تبریز» که بزرگ‌شده شهر کُردی و سنی‌نشین «مهاباد» بوده و به دلیل سوابق و شخصیتش دارای سبد رأی بالایی در میان کُردها،لُرها، بلوچ‌ها، اهل سنت و مناطق آذری‌نشین کشور و طیف اصلاح‌طلب است جریان رسانه‌ای قومیت‌گرای تُرکی را دچار سراسیمگی و سپس اتحادی تاکتیکی با اصولگرایان کَرد تا با تشدید تولید محتواهای نفرت‌پراکنانه قومی و اگراندیسمان و بزرگنمایی وجوه افتراقی چون تعلقات قومی و زبانی پزشکیان، عامدانه تلاش کنند وی را عملاً عنصری وابسته به نحله خود و مخالف با هویت ایرانی (به‌عنوان دولت-ملت) و سایر مردمان ساکن در آن (به‌عنوان موزاییک‌های تشکیل‌دهنده کشور ایران) بازنمایی و معرفی کنند شاید که امکان موفقیت پزشکیان در این انتخابات را با تشدید اختلافات قومیتی (تُرکی- سایر ساکنان ایرانی) و مذهبی (شیعه-سنی) به حداقل ممکن رسانده و عملاً تبدیل به اسب تُروای اصولگرایان برای تخریب جایگاه و گفتمان او در میان قاطبه ایرانیان و ابزاری برای به قدرت رساندن رقبای وی شوند!
جالب اینکه در این میان برخی «پان‌ایرانیست‌ها» نیز به‌دلیل مواضع اصولی پزشکیان در باب لزوم «تمرکززدایی از قدرت» به نفع سایر مناطق و استان‌های مرزی و حاشیه‌ای کشور، با دشمنان دیرین خود یعنی پان‌تُرک‌ها، برای اولین بار هم‌داستان و برای شکست این کاندیدا، هم‌قسم شده‌اند!
به‌عبارتی نگاه جریان پان‌تُرک به پزشکیان و «گفتمان فراقومی» و «عدالت‌طلبانه» او به‌نوعی همان نگاه تقلیلی است که به ستارخان و باقرخان، سردار و سالار ملی مشروطه‌خواه دارند و می‌خواهند به هر شکل ممکن هویت ایرانی آنها را زدوده و بر تنشان قبایی صرفاً قومی بپوشانند تا در راستای اهداف خویش، آنها را از قهرمانانی با هویت ایرانی به عنصری صرفاً قومی و نژادی بدل سازند.
البته می‌توان این شکل بازتعریف پزشکیان در جریانات رسانه‌ای قومیت‌گرایانه را پاس گلی عامدانه به رقبای اصولگرای او نیز به‌شمار آورد چه اینکه شنیده شده یکی استراتژی‌های اصلی ستادهای رقیب پزشکیان در شمال غرب و غرب کشور، مصادره عمدی وی برای یک قومیت خاص و ایجاد تقابل و تخاصم بین قومی و حتی مذهبی در بین ساکنان این مناطق و معرفی پزشکیان به‌عنوان فرزند صرفاً «آذربایجان تُرکی» و معرفی رقیب اصولگرای وی به‌عنوان ناجی اقوام دیگر در برابر زیاده‌خواهی جریان رادیکال قومی-تُرکی موجود در شمال غرب کشور است.
براین اساس و با تله‌ای که سیاست‌گذاران پان‌تُرک و البته اتاق فکر ستادهای رقیب برای به شکست کشاندن قطعی پزشکیان و گفتمان او گسترانیده‌اند امکان ریزش آرای او در میان غیر تُرک‌زبانان بالأخص کُردها، اهل سنت، بلوچ‌ها، لُرها، فارس‌ها و سایر اقوام دور از انتظار نبوده مگر پزشکیان و مشاوران و ستاد مرکزی او در فرصت باقیمانده به‌روشنی بتوانند مرزبندی مشخص و واقعی خود را با این جریان «تمامیت‌خواه» قومی مشخص و آن را به سمع و نظر همه ایرانیان برسانند.
طبیعتاً چینش، سازمان‌دهی و ترکیب ستادهای اصلی تبلیغاتی این کاندیدای اصلاح‌طلب اما مستقل در شمال غرب و غرب کشور و همچنین معرفی کابینه احتمالی بالأخص استانداران وی تا حدود زیادی نشان خواهد داد که این کاندیدا عمق خطر را آیا دریافته و در پی چاره برآمده و یا تسلیم فشار این جریان شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا